اشتیاق برای پروژه:
مدیر پروژه خوب سعی دارد تا کار خوبی ارائه کند.اشتیاق مدیر پروژه برای کار، در سایر افراد درگیر در پروژه اثر می کند ، کارها را آسانتر و انگیزه افراد را برای کار بیشتر می کند. در صحبت با افراد، برای کار اشتیاق بیشتری از خود نشان داده، خوشحالی خود را از پیشرفت های پروژه بروز می دهد.
توان مدیریت موثر تغییرات:
هر پروژه ای دچار تغییرات خواهد شد و این امر اجتناب ناپذیر است. این تغییر ممکن است نظر کارفرمایان درباره نتایج پایانی باشد یا تغییراتی دیگر در نحوه اجرا، لذا مدیر ناگزیر به ایجاد تغییراتی در محدوده پروژه می شود و در نهایت اعضای تیم پروژه باید برنامه هایشان را تغییر دهند. افرادی که قصد دارند به مدیران موفق پروژه تبدیل شوند، باید نحوه برخورد و مدیریت استثنائات را بیاموزند.
شکیبایی و مدارا با ابهامات:
مدیران پروژه اغلب اختیارات و مسئولیت های مبهمی دارند. این حالت به ویژه در سازمان هایی که بر اساس ساختار پروژه مدار شکل نگرفته اند و مدیران پروژه هایشان اتفاقی هستند، بیشتر جلوه گر است. ممکن است جایگاه مدیر و اختیارات او به رسمیت شناخته نشود.گاهی افراد تیم پروژه به جای گزارش دهی به مدیر، به فرد بالاتر از او گزارش می دهند . در بسیاری از پروژه های بزرگ، قانون ها به خوبی مشخص نیستند. برخی افراد اختیار زیادی دارند، برخی کارفرمایان یا پیمانکاران فرعی ممکن است در تیم پروژه قرر گرفته باشند پس مدیر موفق باید بتواند با این مسائل برخورد مناسب نماید.
ساخت گروه و توانایی گفتگو:
مدیر پروژه باید بتواند بین سازمان ها و افراد کلیدی درگیر در پروژه (مدیریت، اعضای تیم ساخت، تامین کنندگان و کارفرما) هماهنگی ایجاد کند. برای پیشبرد اهداف پروژه، مدیر باید از توانایی چانه زنی و مجاب کردن بالایی برخوردار باشد و با زیرکی از آن بهره گیرد.
داشتن دید مشتری مدار ( رضایتمندی کارفرما):
کارفرما مقدم بر همه چیز است. مدیر باید خود را در جایگاه کارفرما قراردهد و نظرات و دیدگاه های او را در پروژه اش پیاده کند. موفقیت هر پروژه ای بر مبنای میزان رضایت مشتریانش از کار سنجیده می شود. با اتحاد با کارفرما یا همان مشتری، ساخت تیم مناسب و یکدلی با نظرات کارفرماست که مدیر می تواند تغییرات را به خوبی مدیریت کند و از میان آنها نتایج راضی کننده ای استخراج نماید.
تبعیت از اولویت های شغلی:
پروژه ها اهداف متفاوتی دارند اما سه گزینه در هر پروژه ای از اهمیت خاصی برخوردار است: زمان، هزینه و کیفیت. هر مدیر پروژه ای باید توانایی اولویت بندی پروژه ها را داشته باشد. با آنکه پروژه بر مردم تمرکز دارد، مدیر پروژه باید اولویت های بازار و کار را در نظر داشته باشد. اغلب پروژه ها باید سودی را بازگردانند حتی در پروژه هایی که سود و بهره اقتصادی مهم نیست، مدیر باید تعادل میان هزینه با زمان و کیفیت را حفظ کند.