اگرچه برنامه ریزی استراتزیک نوعی برنامه ریزی بلند مدت است که به سازمان به عنوان یک کل می نگرد اما ..
برنامه ریزی استراتژیک به مراتب بیشتر از برنامه ریزی بلند مدت دارای آینده و چشم اندازی ایده ال و موفق است و راه دستیابی به آن را مشخص می کند اما برنامه بلند مدت مقیاس و استنباطی از وضعیت موجود است و اغلب در قالب اهدافی نمایانگر بازتاب های روندهای جاری مطرح است با این حال با اینکه هر دو برنامه ریزی بر بهبود عملکرد سازمانی تاکید دارند ، برنامه ریزی استراتژیک به علت آینده گرایی با هدف همسویی و ایجاد پویایی، بیشتر بر تشخیص و حل مسائل مورد نظر اختلاف نظر تاکید دارد، اما برنامه ریزی بلند مدت به علت حال گرایی، بیشتر بر عملی ساختن اهداف و مقاصد مشخص و تبدیل آنها به برنامه ریزی عملیاتی متمرکز است.
برنامه ریزی استراتژیک در مقایسه با برنامه ریزی بلند مدت تاکید بیشتری بر ارزیابی محیط درونی و بیرونی سازمان دارد زیرا در برنامه ریزی بلند مدت فرض بر این است که روند جاری تا آینده ادامه خواهد داشت و این در حالی است که در برنامه ریزی استراتژیک همواره انتظار وقوع رخدادهای جدید و غافلگیر کننده می رود
جهت گیری برنامه ریزی استراتژیک بسیار بیشتر از برنامه ریزی بلند مدت است.ماهیت برنامه ریزی استراتژیک به گونه ای است که دامنه ای از رویدادهای ممکن آتی را در نظر گرفته، برایند تصمیمات کنونی را به لحاظ ارتباطی که با این دامنه دارند مورد توجه قرار میدهد، در واقع برنامه ریزی استراتزیک بسیار منعطف عمل کرده، مجموعه ای از تصمیمات جایگزین را مد نظر قرار داده ، گزینه های مختلف تصمیم را تا حد امکان باز نگه می دارد درنتیجه قابلیت پاسح گویی به رویدادهای پیش بینی نشده را دارد و در اتخاذ استراتژی های مختلف برای رسیدن به چشم انداز موفق به مراتب بهتر از برنامه ریزی بلند مدت عمل می کند